English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3099 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
anthill U خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
formicarm U لانه مورچه لانه مور
formicary U لانه مورچه لانه مور
swallows U پرستو
shorebird U پرستو
swallow U پرستو
swallowed U پرستو
swallowing U پرستو
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
pratincole U سکجور مرغ باران که به پرستو می ماند
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
gill net U گیر کرده ماهی را گرفتار میسازد
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
evil genius U روح یافرشتهای که هلاکت شخص رافراهم میسازد
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
improviser U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
disjunctive U حرف عطفی که بظاهر پیوند میدهدو در معنی جدا میسازد
improvisor U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
double bar U دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
adjacent U نزدیک دیوار به دیوار
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
pip U لانه
doh hutch U لانه سگ
doghouse U لانه سگ
pipping U لانه
pips U لانه
kennel U لانه سگ
kennels U لانه سگ
nests U لانه
nest U لانه
den U لانه
dens U لانه
nerd U لانه
nerds U لانه
dog hole U لانه سگ
pipped U لانه
cubbyhole U لانه کبوتر
nidify U لانه ساختن
nidificate U لانه سازی
nest building U لانه سازی
pigenhole U لانه کبوتر
hole U در لانه کردن
holed U در لانه کردن
holes U در لانه کردن
holing U در لانه کردن
kennels U لانه روباه
kennel U لانه روباه
kennel U لانه کردن
pigeon-holes U لانه کبوتر
pigeon hole U لانه کبوتر
homing U لانه گروی
aviaries U لانه مرغ
honeycomb U لانه زنبوری
honeycombs U لانه زنبوری
pigeon house U لانه کبوتر
pigeonry U لانه کبوتر
pigeon-hole U لانه کبوتر
termitarium U لانه موریانه
termitary U لانه موریانه
lair U کنام لانه
lairs U کنام لانه
vespiary U لانه زنبور
piggery U لانه خوک
piggeries U لانه خوک
aviary U لانه مرغ
honey combed U لانه زنبوری
implantation U لانه گیری
nest U لانه ساختن
kennels U لانه کردن
nests U لانه ساختن
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
duolateral coil U پیچک لانه زنبوری
cellular brick U اجر لانه زنبوری
lodge U به لانه پناه بردن
nerds U اشیانه لانه کردن
burrowed U زیرزمین لانه کردن
forme U لانه یا جای خرگوش
burrow U زیرزمین لانه کردن
dower U لانه خرگوش وغیره
collenchyma U بافت لانه زنبوری
lodges U به لانه پناه بردن
burrows U زیرزمین لانه کردن
burrowing U زیرزمین لانه کردن
pillboxes U لانه توپ ومسلسل
lodged U به لانه پناه بردن
pillbox U لانه توپ ومسلسل
nestle U لانه کردن اسودن
nestled U لانه کردن اسودن
pesthole U لانه بیماری ومیکروب
nestles U لانه کردن اسودن
nerd U اشیانه لانه کردن
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
unearthing U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
unearthed U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearth U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
wood boring U لانه کننده درمغز چوب
unearths U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp U زنبور غیر اجتماعی لانه زی
roost U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosting U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosts U لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse U یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
roosted U لانه مرغ جای شب بسر بردن
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> U مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
bolts U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolt U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
cope U سر دیوار
coping U سر دیوار
bulkhead U دیوار
f. with the woll U دیوار
walls U دیوار
alignment frontage U بر دیوار
walls have ears U دیوار
bulkheads U دیوار
counter-scrap U دیوار
wellhead U سر دیوار
wall U دیوار
face wall U دیوار بر
bulwarks U دیوار
bulwark U دیوار
curtains U دیوار
enclosure wall U دیوار بر
fence U دیوار
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
fences U دیوار
partition U دیوار
partitions U دیوار
tow brick wall U دیوار دواجره
sonic booms U دیوار صوتی
petard U بمب دیوار کن
dwarf wall U دیوار نیمه
interior wall U دیوار داخلی
gable wall U دیوار لچکی
tow brick wall U دیوار دو اجری
sonic boom U دیوار صوتی
gravity wall U دیوار وزنی
the pictures on the wall U ی روی دیوار
poster U دیوار کوب
posters U دیوار کوب
thickness of a wall U کلفتی دیوار
cavity walls U دیوار دو جداره
cavity walls U دیوار صندوقهای
cavity wall U دیوار دو جداره
cavity wall U دیوار صندوقهای
thickness of a wall U ضخامت دیوار
hollow walls U دیوار دو جداره
guide bank U دیوار هادی سد
abutment U دیوار پشتیبان
cordons U سرپوش دیوار
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1آشپز خانه كثيف است و نامرتب
2لب آب
2لب آب
1coffee table conversation piece
2transmembrane
1recreationist
1memory make the man
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com